آقای حاج صفی! بعد از خداداد، طارمی را هم به رعایت اخلاق دعوت کنید...
تنها بازیکنی که پس از مجادله لفظی خداداد عزیزی و امیر قلعه نویی درباره مسائل درونی تیم ملی به میدان آمد، احسان حاج صفی بود.
حاج صفی که مدتی است به تیم ملی دعوت نمی شود، فارغ از دفاع تمام عیار از سرمربی تیم، به نکته های دیگری هم اشاره کرد. او گفت: نمیتوانم باور کنم آقای عزیزی به واسطه قطع همکاری با تیم ملی بخواهد مسائل خصوصی بین خودش و کادرفنی تیم ملی و بازیکنان را به زبان بیاورد، نه به این خاطر که این مسائل نادرست یا درست است، بلکه رازداری و حفاظت از حریم، یکی از اصول اولیه انسانی و اخلاقی است و ما باید در زندگی هم همینطور باشیم و الا به عنوان مثال اگر دو نفری که بعد از سالها زندگی با هم از یکدیگر جدا میشوند، در جمعی دیگر پشت سر هم حرف بزنند و رازهای همدیگر را بگویند، همه این مسئله را غیراخلاقی تلقی میکنند.»
اینکه حاج صفی، خداداد عزیزی و دیگران را به رعایت تقوا دعوت می کند، خیلی هم عالی است؛ چرا که اخلاق در ورزش حرف اول را می زند و طبعا هیچ احدالناسی در فوتبال ایران با بی اخلاقی موافق نیست. مسئله اصلی اما این است که اگر آنچه خداداد در صداوسیما گفت، افشای مسائل خصوصی تیم ملی است، پس درباره مصاحبه مهدی طارمی با برنامه فوتبال برتر چگونه باید قضاوت کرد؟ مگر طارمی از آنچه در تاشکند میان بازیکنان اتفاق افتاد، داد سخن سر نداد؟
طارمی به محمدحسین میثاقی گفت: «در بازی رفت مقابل ازبکستان در تاشکند افتاد. ما میتوانستیم آن بازی را با ۳ یا ۴ گل ببریم. چون نیمه اول دو گل زده بودیم. بعد رفتیم رختکن. اما بعد از چند دقیقه یک سری شیطنتها از سوی برخی بازیکنان انجام شد. بعد از آن اتفاقات و گذشت ۱۰، ۱۵ دقیقه تیم ما از هم پاشید و مسابقهای را که میتوانستیم ببریم خودمان به ازبکها تقدیم کردیم. در بازی تهران هم بیانگیزه بودیم و من این را از تمرینات احساس میکردم و حتی به کادر فنی هم گفته بودم.»
یعنی طارمی هم مثل خداداد عزیزی، مسائل خصوصی تیم ملی را افشا می کند و مثل بعضی ها صاحب فضیلت های اخلاقی نیست؟ مگر قرار نیست نقاط ضعف تیم ملی از بحث های مدیریتی و فنی گرفته تا اخلاقی و... حل و فصل شوند؟ مگر هواداران تیم ملی غریبه اند و نباید از هیچ اتفاقی خبر داشته باشند؟ واقعا ۲ تساوی مقابل ازبکستان، شکست مقابل قطر در جام ملت ها و چند بازی انتقادآمیز دیگر، نباید مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرند؟
البته که رازداری خوب است، به شرطی که همه رازدارها بدانند با سکوتشان قرار است به تیم خدمت کنند؛ نه اینکه اشتباهات دوباره تکرار شوند. رعایت اخلاق، فوق العاده عالی است اما نه آن اخلاق مداری مورد پسند بعضی ها! اینکه تا وقتی من نباشم حق دارم در تیم ملی به همه حمله کنم اما همین که جای پایم سفت شد و سوار کار شدم، همه منتقدان را بیسواد و بی خاصیت بدانم.
با عرض معذرت، این اسمش اخلاق مداری و رازداری نیست...